احساس وابستگی پیدا کردم... شاید برای یه مرد این چیزا خوب نیست... برام سخت میشه که یه روز صدات رو نشنوم یا نبینمت یا بغلت نکنم ... برای من که فکر میکردم کانال ارتباطی ام گوش باشه الان در مورد شما همه وجودم میخواد که در ارتباط با شما باشه... از چشم و گوش و لامسه و حتی حس ششم ...شاید خوب نیست این حرفا رو زدن ... عاشقت شدم ... یه خروار عشق پشت سد قلبم جمع شده ... قبلا با ساختن جریانهایی این جریان عشق رو به سمت و سوی مختلف توی خانواده و دوست و آشنا میفرستادم تا از حجمش کم شه... الان انقدر زیاده که داره خودمم با خودش میبره ... الان دارم میفهمم چرا شفیعی کدکنی میگفت
دوست داشتنت روز و شب نداره بازدید : 253
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 7:17